داشتم پوشه های قدیمی رو نگاه میکردم .. یه آهنگ از محسن چاووشی هست ها .. با من بمان .. چشماتو باز کردی , دنیام زیر و رو شد .. چشماتو بستی و باز تاریکی هام شروع شد .. این آهنگ .. منو به یاد سمیرا انداخت .. اولین بار که این آهنگو گوش کردم داشتم با سمیرا حرف میزدم .. سمیرای همیشه دوستداشتنی .. حدود یک ساله که یه دل سیر باهاش حرف نزدم , ولی همچنان خیلی سرسختانه دوستش دارم و یه جایی از قلبم همیشه براش میتپه ..
میدونی , یه سری از لحظات .. یه سری از شعر ها و احساسات با یه سری از آدم ها گره میخوره .. وقتی برمیگردی و دوباره اون احساس رو تجربه میکنی و میبینی اون آدم کنارت نیست از تجربه ی دوباره اون حس , حالت مرگ بهت دست میده .
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |